-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 15:22
چقدر این ثانیه ها نامردند... گفته بودند که بر میگردند... برنگشتند و پس از رفتنشان بی جهت عقربه ها میگردند بگذار تا ز پیشم بروند لحظه هایی که همه پر دردند آه این ثانیه های بی رحم چه بلایی به سرم آوردند نه به چشمم افقی بخشیدند! نه ز مغزم گره ای وا کردند
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 15:21
چقدر این ثانیه ها نامردند... گفته بودند که بر میگردند... برنگشتند و پس از رفتنشان بی جهت عقربه ها میگردند بگذار تا ز پیشم بروند لحظه هایی که همه پر دردند آه این ثانیه های بی رحم چه بلایی به سرم آوردند نه به چشمم افقی بخشیدند! نه ز مغزم گره ای وا کردند
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1385 08:53
عشق یعنی دور از معشوق بودن
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1385 08:42
بی تو جان را قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
-
[ بدون عنوان ]
سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1385 19:40
-
توی
سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1385 19:39
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:53
عمــریست در این دنیا چـــرخ و فلکی هستیــم عمــریست که بی سامان در خود کلکی هستیـم عمـــریست که فــردامـان نبود هــرگــز روشـن عمــریست که در ایـن دنیا هــرگــز نبود گلشن عمــریست کـه حیــرانم . دنبــال همـه حیـــران عمـریست که جا ماندیم . دیوانه و سر گــردان
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:52
اشک در چشمان من طوفان غم دارد ولی خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من هیچ وقت به چیزایی که تو این دنیا هستن دل نبند چون آدم که مردنیه مال دنیا هم بردنیه آدماش یا عمرشون تموم میشه یا احساسشون اگه خود آدم بمیره دردش خورنیه اما امان از روزی که ....... میدونم خیلی از اونایی که الان اینو میخونن چه فکری میکنن ولی..........
-
این منم
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:50
آرزوهای شیرینم تلخ شده رازهای دلم برملا شده خاطراتم نخ نما شده عشق آتشینم سرد شده وای بر من ... وای بر تو ! در تباهی روزگارم می خواهم که تنها باشم دردی نیست که درمان نداشته باشد دوای درد بی درمان من هم زین پس تنهایی است (٪
-
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:48
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود و لیک خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و داد خواه کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود از هر کرانه تیر دعا کرده ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود ای جان حدیث ما بر دلدار باز گو لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود از...
-
کاش
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:47
کاش حقیقت می ماند وکاش نگفته ها را می گفتی و میرفتی کاش انسانها یک رنگ بودن و روی دیگر می ماند برای سکه کاش یکرنگی بود وسادگی کاش رنگها می ماند برای پر شاپرکها کاش ،کاش..........
-
فقط تو
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:40
خیلی وقته از چشام ، بی تو بارون می باره دل نا امیدمن، تو رو آرزو داره دل نا امید من ، تو رو آرزو داره ای همیشگی ترین ، آه ای دورترین سوختن کار من است ، نگرانم منشین راست می گفتی تو ، دیگر اکنون دیر است دوستی و دوری ، آخرین تقدیر است راست می گفتی تو ، باید از عشق برید از چنین پایانی به سر آغاز رسید شکستی و شکستم ،...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:35
وقتی مسیحی ها میمیرن رو قبرشون یه صلیب میذارن یعنی : یکی اینجا مرده تو هم یه صلیب به گردنت آویزون کن که همه بدونن من تو قلبت مردم اشک من ماتم گرفته او خبر دارد که دیگر ناله ام پایان گرفته قطره اشکی دوای درد من بود این زمان آن اشک هم پایان گرفته و آن دوای درد بی درمان من هم ماتمی دیگر گرفته .....!!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 09:30
وقتی مسیحی ها میمیرن رو قبرشون یه صلیب میذارن یعنی : یکی اینجا مرده تو هم یه صلیب به گردنت آویزون کن که همه بدونن من تو قلبت مردم
-
همه رفتند کسی دورو برم نیست چنین بی کس شدن در خاطرم نیست
جمعه 9 تیر‌ماه سال 1385 17:56
همه رفتند کسی دورو برم نیست چنین بی کس شدن در خاطرم نیست
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 تیر‌ماه سال 1385 17:50
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 تیر‌ماه سال 1385 17:46
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:45
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:43
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:40
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:37
سالها بود که در مزار تنهاییم خفته بودم ناگاه با مشتی آب سرد برروی مزارم برآشفتم بوی چند شاخه گل مریم مشامم را نوازش داد بعد از سالیانی احساس کردم نمرده ام! دختری سیاه پوش برسر مزارم فاتحه میخواند وجودم به لرزه افتاد او که بود ؟؟ آیا او همانی بود که با دستانش مرا به قعر خاک تبعید کرده بود ؟ خاطرات در برابرم صف کشیدند...
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:35
وجودم را سراسر عشق فرا می گیرد دوستت دارم
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:34
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:32
-
[ بدون عنوان ]
پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1385 18:23
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1385 19:12
-
تو مال منی
چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1385 19:12
-
تقدیم به او
سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1385 20:18
کسانی که میگن عشق دروغه یا تا حالا عاشق نشدند و یا کسی رو که دوست داشتند از دست دادند کسانی که عشق خودشونو از دست دادند فکر میکنند که همه چیزشونو از دست دادند. کسانی که عشق شونو از دست دادند هر روز به فکر راهی برای خودکوشی می اندیشند. ولی کسی که عشق شو از از دست داده نباید بگه که عشق دروغه چون عشق دروغ نیست و خود اونا...
-
دوستت دارم
سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1385 19:57
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1385 18:07